
آیا داستان و شخصیتهای فیلم آنورا در حد جوایز بزرگی که دریافت کرده است بودند یا خیر. در نقد فیلم آنورا نگاهی صریح به این فیلم جنجالی میاندازیم و بازیگری، کارگردانی و نقاط ضعف و قوت این فیلم را بررسی میکنیم.
نقدهای کوتاه فیلمهای چهل و سومین جشنواره فیلم فجر سال 1403
خبرنگار و منتقد
نقد فیلم های چهل و سومین جشنواره فیلم فجر
فیلم «پیش مرگ» به زندگی یکی از چهرههای ملی، شهید سعید قهاری، حین و پس از دوران جنگ میپردازد. فیلمساز گفته این اثر بهدلیل پراکندگی لوکیشنها و شرایط سخت فیلمبرداری یکی از پروژههای دشوار تیم تولید بود. لوکیشنهای فیلم در شهرهای آذربایجان، قم، تهران و کرج بوده و هرکدام بازتابدهندۀ بخشی از روایت بودند. شهید سعید قهاری سال ۵۸ در ماجرای پاوه در کنار شهید چمران حضور داشت و بعدها نیز در کنار شهید احمد متوسلیان، احمد کاظمی و … در عملیاتهای مختلف حاضر شد. او سپس تا فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا پیش رفت.
فیلمنامۀ این فیلم را «صابر اللهدادیان» نوشته و بنیاد فرهنگی روایت فتح آن را تولید کرده است. علی غفاری را با فیلم بزرگ «استرداد» و «تکتیرانداز» بهیاد میآوریم. فیلم «استرداد» در جشنوارۀ سیویکم در ۱۳ رشته کاندیدای دریافت جایزه شد. از دیگر کارهای او میتوان به ساخت سه فصل سریال «بچه مهندس» اشاره کرد. فیلم «تکتیرانداز» هم آخرین کار او در سینماست که در سیونهمین جشنواره فیلم فجر موفق شد سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی را به خود اختصاص دهد.
سکانس کلیشهای آغازین خبر از تکرار میدهد. رزمندهای در بیمارستان در محاصرۀ دشمن است و ناگهان با اصابت تیری بیهوش میشود. ساخت سینماییهای پرتره مانند فیلم «غریب»، «مجنون»، «منصور»، «موقعیت مهدی»، «اسفند»، «چ» و امثالهم در سالهای اخیر چنان شدت گرفته که ساخت اثر غیرتکراری و خلاقانه کمی سخت است. سینمای دفاع مقدس با این ریبرندینگ سعی در حفظ موقعیت خود لابهلای دیگر ژانرهاست. نسخهای گرچه موقت خوب بود اما برای دردهای مزمن سینمای ایران افاقه ندارد. سینمای دفاع مقدس با گذر از حاجی و سید و افسر پخمه عراقی به تمرکز روی کاراکترها و زندگی آنها تبدیل به بیوگرافی از شمایل شهدا شده که نه به ژانر دفاع مقدس وفادار میماند و نه به مستند و بیوگرافی. پیش مرگ هم از این قاعده مستثنی نیست و گرفتار همین ورطه است.
فیلم با سیاه یا سفید نشان دادن آدمها دقیقاً به دستهبندی دوست یا دشمن وفادار است. قصه ساده و خطی است و برخی خردهپیرنگها چنان ساده و قابلپیشبینی طراحی شدهاند که فیلم را به مسلخ استهزا میکشانند. کلیشه از تلاش برای کشتن سوژه در بیمارستان با دعوای ساختگی و تکراریتر یا سکانس فرار متهم از اتاق بازجویی با شکستن شیشه ولو با نقشه مضحکتر؟ فیلمنامه حتی جای مانور بیشتری هم به بازیگران نمیدهد و محتوا فرم را به تبعیت محکوم کرده است. تعلیق فراوان اما پیدا کردن راهحلها ساده است و پندار مخاطب را به بازی نمیگیرد.
بازیها در حد همان فیلم است و انتظار فراتری را برآورده نمیکنند. لهجههای کردی چندان واقعی و طبیعی از کار درنیامده و ژستهای نظامیگری و اکتهای مصلحتاندیشی هم کمکی به باورپذیری فیلم نکرده است. فیلم در حد ژانر دفاع مقدس غیرشاخص است و اگر با این پیشفرض به پای نشست، میتوان کمبودهایش را ندید گرفت. موسیقی حماسی و اکشن بهخوبی در خدمت فضای فیلم است و از حدود خود خارج نمیشود. تدوین قابلقبول است اما کارگردانی و میزانسن چنگی بدل نمیزند و پای فیلم در بیان حماسه و وطندوستی حسابی لنگ است.
همانطور که در نقد فیلمهای روز چهارم جشنواره فیلم فجر گفتیم، در این روز هم مانند روز پنجم فیلم چشمیگیری ندیدیم.
پوستر فیلم «پیش مرگ» به کارگردانی علی غفاری
«بازی را بکش» اولین ساخته سینمایی محمد ابراهیم عزیزی است که پیش از این در زمینۀ فیلم کوتاه فعالیت میکرده است. تهیهکنندگی اثر را دو برادر شناختهشدۀ سینما، مصطفی و محسن کیایی، برعهده دارند. محسن کیایی اما علاوهبر اینکه یکی از تهیهکنندگان فیلم محسوب میشود، اما در کنار بازیگران دیگری مانند هدی زینالعابدین، محمد بحرانی، متین حیدرینیا و پوریا رحیمیسام در این فیلم بازی کرده است. این فیلم با نام «توتو» کلید خورد و در مقطعی نام آن به «هجدهقدم» تغییر کرد.
درام فوتبالی برادران کیایی محتوای جذاب اما فرمی عادیای دارد. روایت گرچه گره دارد اما نه محل گرهگذاریها درست است و نه محل راهگشاییها. پرداختن به مافیای شرطبندی ورزشی که در ایران بهصورت غیررسمی و زیرزمینی فعالیت میکند بهتنهایی سوژۀ جذابی برای فیلم است اما روایت خطی و حفظ فاصله محتاطانه با قلب معظل باعث هدر رفتن سوژه شد. میشد با تزریق و طراحی گرههای بیشتر و افتوخیزهای خلاقانهتر فیلم را با منطق روایی و جسورانهتر ساخت و از نگاه ژورنالیستی به زاویۀ کشف حقایق پشت پرده رسید. ورای همۀ ضعفها اما سماجت و اصرار کاراکتر روی موضوعی که برایش مهم است جای توجه دارد. وقتی همۀ عوامل و زمین و زمان علیهات باشد، تازه موتور پایمردی و تواناییات روشن میشود. حفظ رسالت اصلی ورزش و اصالت در عین توانایی برای رذالت پیام اصلی فیلم است. پایانی که با پیروزی رذالت همراه است و نمای جذاب پایانی.
قابها و زوایای دوربین سرراست و هماهنگ با اتمسفر فیلم است. استفاده از جذابیتهای بصری طبیعت لوکیشن هم بهجاست. آدرنالین فیلم خوب است و موسیقی فضای ملتهب را برای اثر دوچندان کرد. اینها در کنار بازی خوب محسن کیایی [بجز لهجه شمالی که توی ذرق میزند] و حتی نابازیگران، ذهن و توجه مخاطب را با خود همراه نگه میدارد. بهجز دو سکانس گوشبری و اعترافگیری، پیشبینی بقیۀ فیلم چندان کار دشواری نیست. فیلم بعد از برملا شدن رازش عملاً چیزی برای ارائه ندارد و بعد از آن درجا میزند. تکرار «کثافت شدن همهچیز» صفحۀ جدیدی برای مخاطب باز نمیکند اما در مجموع تلاش فیلمساز برای نمایش فساد پشت پردۀ فوتبال حتی در لیگهای کوچکتر و سطوح پایینتر قابلتقدیر است.
هماکنون میتوانید نقد فیلمهای روز سوم جشنواره فجر را در سایت اهل سینما بخوانید.
نمایی از فیلم «بازی را بکش» به کارگردانی محمد ابراهیم عزیزی
«شوهر ستاره» سومین ساخته ابراهیم ایرجزاد فیلمی با مضمون اجتماعی و خانوادگی به تهیهکنندگی علی اوجی و نرگس محمدی است. ابراهیم ایرجزاد پیش از این با اولین فیلم بلند سینمایی خود «تابستان داغ» رکورد بیشترین تعداد نامزدی در سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر را کسب کرد. او پس از فیلم «عنکبوت» (با موضوع قتلهای زنجیرهای در مشهد) که در جشنواره حضور نداشت، امسال با فیلم شوهر ستاره در جشنواره چهلوسوم شرکت میکند. حامد بهداد آخرین بار در چهلمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و حالا با این فیلم در ردیف بازیگران حاضر در جشنواره قرار دارد. او در فیلم «پیر پسر» هم حضور درخشانی دارد که در جشنواره پذیرفته نشد. فیلم «قصر شیرین» در جشنواره سیوهفتم آخرین نامزدی او برای سیمرغ بازیگری بود.
شوهر ستاره برخلاف اسمش فیلمی زنانه دربارۀ مشکلات زنان است. عمدۀ فیلم با حضور زنان و اندک حضور مردان هم منزجرکننده و بدمنطور است. زنانی که هرکدام و در هر جایگاهی از تنهایی، خشونت، بیماری، سالخوردگی یا نادیده گرفته شدن رنج میبرند و اغلب هم مردان علت مشکل معرفی میشوند؛ بهحدی که شاید بتوان آن را اثری فمینیستی دانست. شوهر ستاره روایت سختیها و مشکلات بانوان در جامعهای متحجر، بیفکر و خشن است که مردانش عرصه را بر زنان تنگ کردهاند. درامی اجتماعی با تمی زنانه که زنانش همه معصوم و قربانی و مهرباناند و همین موضوع فیلم را به ورطۀ بیانصافی میبرد.
فیلم مشکل را میگوید اما راهحل را نه. مشکلات و معضلات گلدرشت بیان میشوند اما اثری از پاسخ نیست. بازی حامد بهداد کم و دوستداشتنی ست اما فریبا نادری یکتنه فیلم را جلو میبرد. مکمل پرور هم به روان شدن فضا و اتمسفر فیلم کمک شایانی کرده است. شاید بتوان نمادسازی از شل کردن گرۀ روسری را برای زنانی که با آن خوشحال میشوند به ضدحجاب بودن ربط داد. بهجز این موضوع نابینا بودن یک چشم دوست ستاره و اتفاقی که برای دوست خانم نوازنده افتاد هم از فشار روی زنان میگوید.طراحی صحنه، طراحی لباس و طراحی گریم متناسب و باورپذیر است. جای خالی موسیقی در نقاط عطف فیلم بهشدت احساس میشود.
نقد فیلمهای روز دوم جشنواره فیلم فجر را در سایت اهل سینما بخوانید.
پوستر فیلم «شوهر ستاره» با بازی حامد بهداد
«امیرحسین ثقفی» را پیش از این با فیلم «مرگ کسبوکار من است»، «همهچیز برای فروش»، «روسی» و «کوچه ژاپنیها» میشناختیم. فیلم «دست تنها» نیز با همان شمایل آثار قبلی جلوی دوربین رفته است و المانهای سینمای ثقفی را برای امضای کار نگه داشته، با این تفاوت که علی اوجی و مجید مظفری را علاوهبر بازیگری به تهیهکنندگی و سرمایهگذاری واداشته است. اسم علی اوجی که بیاید باید آمادگی نام نرگس محمدی را هم داشت. فیلمساز از ساخت فیلمهای کوتاه به سینمایی رسیده اما گویا خلاقیتش در حد تغییر لوکیشن با همان شاخصههاست؛ فضاهای غریب، دورافتاده و متروک با کاراکترهای تکیده و مهجور.
مجید مظفری با شمایل و گریم جالبی ظاهر شده اما این گریم نه بازیاش را بهتر کرده و نه نقش را بهیادماندنی. در هر جال مونولوگهایی که بهصورت زیرصدا روی تصاویر با صدایش کار شده میتواند سوژۀ استوریهای مجازی شود. بازی شکیب شجره در نقش التی ۲۱ خیلی باورپذیر از کار درآمده و حتی در سکانس تقابل با برادرش یا در رستوران میتوان گفت جذاب است. شکیب شجره پیش از این نیز در نقشهای متفاوتتری خوش درخشیده و در حال حاضر هنرش را در التفات به معرض نمایش گذاشته است. شاید بتوان گفت بارِ بازی فیلم را بیشتر شکیب شجره بهدوش میکشد. نرگس محمدی هم کمافیالسابق همان نقشهای جامد قبلی را تکرار میکند.
قصۀ فیلم اما چیز دندانگیری نیست. سه آدم بیربط در سولۀ جمعآوری ضایعات به یکدیگر ربط پیدا میکنند و بهصورت غیرمنطقی برای یکدیگر مهم میشوند. گرههای قصه قلاب سفتی برای صید ذهن بیننده و خردهپیرنگها دلیل محکمی برای دنبال کردن فیلم تا انتها نیستند. شخصیتپردازیها یکدست نیست و تعادل پرداخت به آنها رعایت نشده است. فیلم کوچک و عاری از اضافات است و تلاش فیلمساز برای پیشبرد روایت بااصل قصه و درونمایه و نه با تکیه بر کست و عوامل بزرگ قابلتوجه است. فیلم دست تنها مملوء از قاب است و تأثیر قابها با انتخاب لوکیشنهای دور از دسترس و مهجور دوچندان شده است.
در نهایت فیلم اثری ضعیف و کمی طولانی از سینمای مستقل است که میتوانست در زمان کمتری با حذف اضافات ساختاری و سکانسی آن را به نمایش گذاشت. دیدن این اثر ممکن است فقط برای کسانی جذاب باشد که آثار قبلی فیلمساز برایشان ملموس بوده باشد.
پوستر فیلم «دست تنها» با بازی شکیب شجره و مجید مظفری
آیا داستان و شخصیتهای فیلم آنورا در حد جوایز بزرگی که دریافت کرده است بودند یا خیر. در نقد فیلم آنورا نگاهی صریح به این فیلم جنجالی میاندازیم و بازیگری، کارگردانی و نقاط ضعف و قوت این فیلم را بررسی میکنیم.
در نقد فیلم امیلیا پرز Emilia Pérez همۀ جنبههای این اثر سینمایی را بررسی میکنیم تا ببینیم آیا املیا پرز واقعاً سزاوار این حجم از تحسین بوده یا نه؟
لیست کامل نامزدها و برندگان اسکار 2025 منتشر شد! کدام فیلمها و بازیگران زن و مرد در رقابت برای معتبرترین جایزه سینمایی جهان انتخاب شدند؟ در اهل سینما بخوانید.
فیلم تروی Troy یکی از ماندگارترین فیلمهای حماسی است. آیا تروی هنوز هم ارزش دیدن دارد و این فیلم واقعاً شاهکار است؟ در این مقاله اطلاعات کاملی دربارۀ داستان فیلم، بازیگران، حواشی فیلم، نظر منتقدان و اطلاعاتی دربارۀ سریال تروآ: سقوط یک شهر را میخوانید.
سریال سرگذشت ندیمه با الهام از واقعیتهای تلخ زندگی زنان و انقلاب ایران ساخته شده است. اطلاعات کامل سریال و فصلها، امتیازات، جوایز، حواشی و اطلاعات مربوط به فصل ششم سریال سرگذشت ندیمه را بخوانید.
فصل پنجم سریال کارآگاه حقیقی برای پخش از شبکۀ HBO در حال آمادهسازی است و این داستان اینبار به شهر نیویورک میرود. جزئیات بیشتر دربارۀ فصل جدید سریال True Detective را در سایت اهل سینما بخوانید.
بعضی وقتها میگویند چیزهایی که در فیلمها اتفاق میافتند غیرواقعیاند، اما واقعیت این است چیزهایی که در زندگی شما اتفاق میافتند غیرواقعیاند. فیلمها کاری میکنند که عواطف ما نیرومند و واقعی جلوه کنند، درحالیکه وقتی همان اتفاقات واقعاً برای شما روی میدهند، انگار دارید تلویزیون تماشا میکنید و هیچ احساسی ندارید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیدگاهی ثبت نشده!!!