نقد و بررسی فیلم ترمیناتور 2 به کارگردانی جیمز کامرون و با بازی آرنولد شوارتزنگر، لیندا همیلتون، رابرت پاتریک و ادوارد فرلانگ محصول سال 1991 ازاینجهت مهم است که این فیلم یکی از پرسروصداترین آثار دهه 90 میلادی هالیوود و حتی کل جهان است. «ترمیناتور 2» در ادامه «ترمیناتور» محصول سال 1984 و دومین قسمت از سری فیلمهای «ترمیناتور» است که با فروش 520 میلیون دلاری به پرفروشترین فیلم سال در آمریکا و سرتاسر جهان تبدیل شد.
جلوههای بصری پیشرفته در زمان ساخت فیلم، آن را به یکی از پرآوازهترین فیلمهای تاریخ سینما در این حوزه تبدیل کرد که این موضوع از سوی منتقدان در نقد فیلم نابودگر 2؛ روز داوری بیان شده است. 4 قسمت بعدی این فیلم را کارگردانان دیگری ساختند، اما آن مجموعهفیلمها نتوانستند موفقیت فیلم جیمز کامرون را تکرار کنند. با ما در نقد فیلم نابودگر 2 در بخش نقد مخاطبان همراه باشید.
آنچه در نقد پیشرو میخوانید...
خلاصه فیلم ترمیناتور 2؛ خطر اسپویل فیلم
در قسمت دوم ترمیناتور اسکاینت (رایانهای که رباتها را کنترل میکند)، نابودگر تی-1000 را به سراغ جان کانر (رهبر نیروی مقاومت انسانها) میفرستد تا او را نابود کند. نیروی مقاومت انسانها نیز مأموری را (نابودگر تی-101) برای حفاظت از جان او به گذشته میفرستد. جدال بین این دو نابودگر که با همراهی سارا کانر (مادر جان) و مایلز بنت (خالق رباتها) همراه میشود، داستان قسمت دوم این فیلم را شکل میدهد.
ترمیناتور، سارا کانر و جان کانر: سه کاراکتر اصلی فیلم ترمیناتور 2
جوایز و نامزدیهای فیلم ترمیناتور 2
ـ برنده جایزه اسکار بهترین جلوههای تصویری (دنیس مورن، 1992)
ـ برنده جایزه اسکار بهترین چهرهپردازی و آرایش مو (استن وینستون، 1992)
ـ برنده جایزه اسکار بهترین صداگذاری (تام جانسون، 1992)
ـ برنده جایزه اسکار بهترین صدابرداری (گری رایدستورم، 1992)
سکانس تعقیب و گریز دو نابودگر بر سر کشتن و حفاظت از جان کانر
جان کانر؛ یکی از بهترین کاراکترهای تاریخ سینما
در نقد فیلم ترمیناتور 2؛ روز داوری میخواهیم به یکی از بهترین شخصیتهای تاریخ سینما بپردازیم. کمتر کاراکتر اصلی فیلمی را بهخاطر دارم که کارگردان توانسته باشد از تمامی پلانهای بازی او فرم بسازد (حتی در سینمای کلاسیک). شخصیت جان کانر (با بازی ادوارد فرلانگ) بهقدری درست و کامل بهوسیله جیمز کامرون ساخته و در طی فیلم به آن پرداخته میشود که در تمامی لحظات مواجهه بیننده با این کاراکتر حس انسانیت ایجاد میشود.
جان کانر یک پسر آرام، مؤدب و حرفگوشکن نیست. او در سکانسهای ابتدایی از خودپرداز بانک دزدی میکند، با پدر و مادر خود دعوا میکند و شیطنتهای خاص خودش را دارد، ولی کامرون در خلق شخصیت کانر پا را از این فراتر نگذاشته و از او یک انسان میسازد و همین امر باعث میشود که تمامی خصلتهای خوب این کاراکتر در ادامه فیلم برای بیننده باورپذیر شود.
او نهتنها خودش انسان است بلکه دیگران را نیز به انسان بودن ترغیب میکند، بهگونهای که اجازه نمیدهد ترمیناتور (با بازی آرنولد شوارتزنگر) انسانها را بکشد و هنگامی که مادرش سارا کانر (با بازی لیندا همیلتون) قصد نابودی ترمیناتور را دارد، از این اقدام او جلوگیری میکند. او حتی در سکانسی که ترمیناتور دست رباتیک خود را برای خالق هوش مصنوعی (با بازی جو مورتون) و خانوادهاش به نمایش میگذارد، بچهها را از آنجا دور میکند تا با این صحنه رعبانگیز مواجه نشوند.
از پس این خصوصیات مثبت است که مخاطب با این شخصیت همسو میشود و او را بهعنوان قهرمان داستان باور میکند و حرفهایی که کارگردان از طریق او میزند در بیننده تأثیر میگذارد. کامرون مانند بسیاری از کارگردانان امروزی اهل دیالوگگویی و شعار دادن نیست و همۀ جهانبینی خود را به تصویر میکشد. او انسان است که میتواند انسانیت خلق کند. شاید خیلیها در معرفی فیلم ترمیناتور 2، از آرنولد شوارتزنگر بهعنوان بازیگر اصلی فیلم نام ببرند ولی این اثر کاری کرد که کاراکتر جان کانر در تاریخ سینما ماندگار شود.
ادوارد فرلانگ در نقش جان کانر
معرفی بد و تصنعی بودن شخصیت؛ آرنولد ترمیناتور خوب نیست
آیا کاراکتر ترمیناتور نیز مانند جان کانر بهخوبی شکل میگیرد؟ در نقد فیلم Terminator 2 به این موضوع میپردازیم.
بهنظر میرسد که جیمز کامرون تمامی دانش خود را برای ساختن کاراکتر جان کانر صرف کرده و چیزی برای شخصیت ترمیناتور باقی نگذاشته است. او خیلی بد معرفی میشود. در سکانس ابتدایی با بدنی کاملاً عریان وارد کافهای شده و از اشخاص آنجا تقاضای لباسهایشان را میکند و در مواجهه با اعتراض آنها، به فجیعترین حد ممکن کتکشان میزند. کارگردان با لمپن نشان دادن این افراد سعی دارد ورق را به سمت ترمیناتور برگرداند ولی هرگز موفق نمیشود؛ چون هرچقدر هم که این اشخاص مست و لایعقل باشند، در این درگیری مقصر اصلی نیستند و انگشت اتهام مخاطب به سمت ترمیناتور است.
بسیاری از منتقدان نقد فیلم نابودگر 2، کاراکتر ترمیناتور را مثبت ارزیابی کردند ولی بهظاهر نظر مثبت آنها بهخاطر حرکات اکشن این کاراکتر بوده است؛ نه شخصیت او. ترمیناتور در ادامۀ داستان، بهظاهر از جان کانر تأثیر مثبت میگیرد ولی در عمل باز هم هیچ حدومرزی در اعمال خشونت ندارد. همانگونه که در خلاصه فیلم ترمیناتور 2 اشاره شد، او وظیفۀ حفاظت از جان کانر را بهعهده دارد و وقتی از سوی کانر با ممنوعیت کشتار انسانهای بیگناه مواجه میشود به پای آنها شلیک میکند. این کار تا چه حد از حجم خشونت او میکاهد؟ آیا باعث میشود مخاطب با او همراه شده و باورش کند؟
تأثیری که مدنظر کامرون است هرگز در ذهن بیننده شکل نمیگیرد. در سکانس دیگری از فیلم شاهد آن هستیم که ترمیناتور پلیسها را به رگبار گلوله میبندد؛ پلیسهای بیگناهی که به دلیل گزارش هرجومرج در ساختمان پایگاه علمی برای انجاموظیفه در محل حاضر شدند. هرچند آن حجم از شلیک مسلسل که بر سر پلیسها آوار میشود نباید انسان زندهای باقی بگذارد، ولی کارگردان در یک حرکت تصنعی در سیستم ذهنی ترمیناتور و در مقابل عبارت تعداد کشتهشدگان عدد صفر را نمایش میدهد.
متأسفانه خشونت تنها دلیل بد بودن شخصیت ترمیناتور نیست. کامرون در سکانسهای پایانی تیر خلاص را بر پیکر او میزند. ترمیناتور که بهعنوان ربات یاریدهنده انسانها نشاندهندۀ اثرات مثبت تکنولوژی است، خود را نیز بیدلیل فدا میکند و پایانی میشود بر عصر ماشینها. کارگردان در این سکانس نفرت خود از تکنولوژی را کاملاً عیان میکند. این موضوع در دو قسمت فیلم «آواتار» ساختۀ دیگر جیمز کامرون نیز مشخص است.
آیا تکنولوژی بهطورکلی بد است که کامرون تصمیم به نابودی کامل آن میگیرد؟ برفرض که اینگونه باشد، آیا میتوان در جهان اندرویدی امروز تکنولوژی را بهطور کامل پس زد و با چراغنفتی و گردسوز نشست و حافظ خواند؟ دیدگاه کامرون نسبت به تکنولوژی بهشدت منفی است و متأسفانه این طرز فکر او تأثیر بدی بر روی فیلم خوبش میگذارد. در ادامه نقد فیلم ترمیناتور 2 به تأثیرات مخرب این کاراکتر علیالخصوص بر روی بدمن اصلی فیلم نیز میپردازیم.
آرنولد شوارتزنگر در نقش ترمیناتور
سارا کانر؛ وجود او حتی از رباتها هم خطرناکتر است
در ادامه نقد فیلم ترمیناتور 2 میخواهیم به این موضوع بپردازیم چرا کاراکتر سارا کانر که جیمز کامرون بهعنوان شخصیت مثبت داستان خلق میکند تا این حد منفی است. سارا در ابتدای فیلم و در تیمارستان روانی به مخاطب معرفی میشود. او که از جانب انسانها دیوانه خوانده شده و هیچیک از حرفهایش در خصوص وجود رباتها باورپذیر نیست، سعی در نجات فرزندش دارد. وقتی یکی از نگهبانان تیمارستان از ضعف جسمانی او سوءاستفاده کرده و به او تعرض میکند، سارا به وحشیانهترین حالت ممکن از او انتقام میگیرد. شاید اینطور بهنظر برسد که او حق این کار را دارد.
اما نباید فراموش کنیم که ما در سینما با یک اثر هنری مواجه هستیم. هنر نباید خشن باشد و احساس بد در بیننده ایجاد کند. هنرمند باید حد نگه دارد تا با ایجاد حس عمیق انسانی اثر خود را به فرم برساند، اما سارا کانر پا را فراتر از این میگذارد و برای نابودی تکنولوژی تصمیم به کشتن سازندۀ آن میگیرد. او به خانه مایلز بنت (خالق هوش مصنوعی) حملهور میشود و او را در مقابل چشمان همسر و فرزندانش به رگبار گلوله میبندد. شخصی با این حجم از خشونت و نفرت نهتنها نمیتواند نماینده مناسبی برای رهایی انسان از دست رباتها باشد، بلکه در نجات فرزند خود نیز کاری از پیش نخواهد برد.
بنت برای آسایش انسانها دست به اختراع و ساخت هوش مصنوعی میزند و شخصیتی بسیار دوستداشتنی دارد. بهطور قطع، کشتن این فرد راهکار مناسبی برای نجات انسانها نیست. کامرون باگهای دیگری را هم وارد شخصیت سارا میکند. از دید سارا انسانها بدتر از رباتها هستند. او در سکانسی از فیلم که ترمیناتور و جان را در یک قاب و با هم میبیند، دیالوگی را خطاب به ترمیناتور به زبان میآورد و او را مناسبترین پدر برای فرزندش نسبت به تمامی انسانها مینامد که نشاندهندۀ ناامیدی مطلق او از انسان است.
متأسفانه در گروه نجات جیمز کامرون به سارا نیز مانند ترمیناتور امیدی نیست و جان کانر قبل از مبارزه با تی – 1000 (با بازی رابرت پاتریک) باید فکری برای کنترل مادر خود و ترمیناتور کند تا باعث نابودی انسانها نشوند.
لیندا همیلتون در نقش سارا کانر در فیلم ترمیناتور 2
فداکاری مایلز بنت؛ تقابل بین علم و انسانیت
در نقد و بررسی فیلم Terminator 2 به یکی از بهترین و انسانیترین کاراکترها میرسیم. شخصیت خالق هوش مصنوعی بهقدری دوستداشتنی است که از همان سکانس اولی که وارد فیلم میشود حس سمپات و علاقه در بیننده ایجاد میکند. مایلز بنت که عمر خود را صرف پیشرفت تکنولوژی برای آسایش انسانها کرده است، بهشدت خانوادهدوست است و این موضوع را کارگردان بهخوبی به تصویر میکشد تا برای بیننده باورپذیر شود. فردی که اینگونه به خانواده خود عشق میورزد، بهطور قطع میتواند انسانها را نیز دوست داشته باشد.
بنت در کنار جان کانر دو کاراکتر تأثیرگذار فیلم هستند که کامرون از پس این دو شخصیت انسانیت را معنا میکند و اثر خود را به فرم میرساند. بنت بهقدری انسان است که حاضر میشود بدون هیچگونه تعصبی از ثمره سالها تلاش خود برای نجات بشریت چشمپوشی کند. یک کاراکتر رنگینپوست که برخلاف بیشتر فیلمهای هالیوودی بهجای ایجاد احساس ترحم در بیننده، با کنشگری قدم مهمی در راستای هدف فیلم برمیدارد و کارگردان بهجای ایجاد نفاق بین سفیدپوستان و رنگینپوستان با اتحاد آنها و به کمک یکدیگر دنیا را نجات میدهد.
اما نفرت کامرون از تکنولوژی بر شخصیت بنت هم تأثیر گذاشته است و باعث نابودی تمامی دستاوردهای علمی او میشود. شاید بهتر بود کارگردان از طریق خالق تکنولوژی تأثیرات مثبت آن را برای بیننده بازگو کند ولی متأسفانه بنت تمامی پایگاه علمی خود را نابود میکند و این یعنی مرگ کامل تکنولوژی!
جو مورتون در نقش مایلز بنت در فیلم ترمیناتور 2
ربات تی-1000؛ آیا جنگ بین خیر و شر شکل میگیرد؟
تا به اینجا در نقد فیلم ترمیناتور 2 به تحلیل شخصیتهای مهم داستان پرداختیم اما بدمن اصلی فیلم نباید فراموش شود. تی-1000 که برای کشتن جان کانر و از بین بردن گروه مقاومت انسانها در مقابل ماشینها وارد داستان میشود، در ظاهر نقطۀ مقابل ترمیناتور است. روند داستان و مبارزاتی که بین این دو ربات شکل میگیرد گویای این مسئله است، اما آیا این جنگ، تقابل بین خیر و شر است؟ ترمیناتور را نمیتوان منجی انسانها نامید. تی-1000 برای نابودی جان کانر، انسانها را میکشد و ترمیناتور برای زنده نگه داشتن او به انسانها آسیب میزند (بخوانید نمیکشد).
دو ربات که برای رسیدن به هدف خود در یک مسیر قدم برمیدارند چگونه میتوانند نقطۀ مقابل هم باشند و تقابل خیر و شر را شکل دهند؟ شخصیتپردازی نامناسب کاراکتر ترمیناتور روی تی-1000 هم تأثیر میگذارد و او عملاً در تیپ باقی میماند، هرگز به شخصیت نمیرسد و هردو ربات قافیه را به اشتباهات کارگردانی میبازند. با تحلیل فیلم ترمیناتور 2 میتوان نتیجه گرفت که شاید اگر ترمیناتوری در کار نبود و انسانها بهتنهایی با رباتها میجنگیدند، شخصیت تی-1000 خیلی بهتر شکل میگرفت و آنتیپاتی و احساس تنفر ایجادشده در بیننده واقعیتر میشد.
رابرت پاتریک در نقش ربات تی-1000
ترمیناتور 2؛ فیلمی که همچنان با حس مخاطب کار میکند
در این مقاله از بخش نقد مخاطبان مجله اهل سینما با شما دربارۀ نقد فیلم ترمیناتور 2 صحبت کردیم. این فیلم با همۀ ایراداتی که دارد نهتنها فیلم بدی نیست، بلکه آن را میتوان جزو بهترین و مهمترین آثار دهۀ 90 میلادی دانست. جیمز کامرون با ساخت این فیلم اثبات کرد که قواعد کارگردانی، سینما و هنر را بهخوبی بلد است و دست روی موضوعی گذاشته که دغدغۀ فکری هرروز اوست؛ زیرا هنرمند زمانی میتواند اثر خود را به فرم برساند که یا موضوع آن را زیست کرده باشد، یا بهطور مداوم به آن فکر کند. در بررسی فیلم ترمیناتور 2 مشخص شد که این اثر در بیشتر سکانسها کاملاً فرمیک میشود، هرچند شخصیتپردازی اشتباه، فیلم را از مسیر اصلی خود خارج میکند و احساس مخاطب را تحتتأثیر قرار میدهد.
برای آشنایی بیشتر با فیلمهای مهم تاریخ سینما، شما علاقهمندان به فیلمهای اکشن یا دیگر ژانرها را به دنبال کردن و خواندن مقالات و نقدهای موجود در سایت اهل سینما دعوت میکنیم. همراهی شما باعث دلخوشی ماست.
فیلم جوکر: جنون مشترک به کارگردانی تاد فیلیپس دنبالهای است که مخاطبان و منتقدان انتظار بسیار بالایی از آن داشتند؛ اما آیا این دنباله همان تأثیرگذاری روانشناختی و اجتماعی فیلم اول را حفظ کرده است؟
«هیولا» شانزدهمین فیلم هیروکازو کورئیدا کارگردان ژاپنی است که در جشنوارۀ فیلم کن نمایش داده شد و توانست جایزۀ بهترین فیلمنامه را از آن خود کند. کورئیدا با فیلم دزدان فروشگاه موفق به دریافت نخل طلای کن شده بود.
در این مقاله از مجله هنری اهل سینما به نقد انیمه جوجوتسو کایسن با ذکر نکات مثبت و منفیاش میپردازیم و لایههای مکتب پستمدرنیسم را در قسمتهای مختلف این انیمه بررسی میکنیم.
عالی بود ممنون
زهرا جان خیلی خوشحالیم که با اهل سینما در ارتباطی.