نکتۀ مهم قبل از خواندن نقد فیلم اسکندر: آنچه ما در نقد فیلم الکساندر برای شما نوشتیم، با استناد بر معتبرترین منابع اسطورهشناسی است. بدون شک محتوای این نقد را در هیچ سایت دیگری نخواهید خواند. برای شناخت اساطیر یونان مهمترین منبع مورد استفاده کتاب ایلیاد اثر هومر است. پس از خواندن این کتاب که دربارهی جنگ تروا نوشته شد، برای آنکه نقدی کاملاً تخصصی و علمی برای شما بنویسیم کتابهای شناخت اساطیر یونان اثر گرین، اساطیر یونان اثر ژیران، اساطیر جهان اثر دانی، تمدن یونان و روم اثر دوکولانژ، نمایشنامه پارسیان اثر آیسخولوس، تاریخ ایران باستان اثر ژاله آموزگار، فرمانهای شاهان هخامنشی اثر شارپ، پژوهشی در اساطیر ایران اثر مهرداد بهار، از اسطوره تا تاریخ اثر مهرداد بهار، شناخت اساطیر ایران اثر ژاله آموزگار و احمد تفضلی و همهی کتیبههای داریوششاه به خط میخی را بازخوانی و با استفاده از آنها تمام روایتهای اصلی جنبههای اسطورهشناسی در فیلم اسکندر را بررسی کردیم.
در جهان اساطیری، همواره با روایتهای متفاوتی از قهرمانان و زیستگاه آنها روبهرو هستیم. در مشرقزمین از زیبایی کاخهای بابل، اعتقادات تکخدایی مردمان ایران، زیبایی زنان آسیایی و … سخن بهمیان میآید و در آنسوی مرزها سرزمین یونان خودنمایی میکند. دولتشهری که اسکندر در آن متولد شد و سرزمینی که بهعنوان جهانی پر از اسطوره و خدایان حامی آنان شناخته میشود. در این مقاله از مجله هنری اهل سینما برخلاف دیگر مقالات که به نقد تاریخی فیلم الکساندر پرداختهاند، دربارهی جنبههای اساطیری یونان و ایران باستان که در فیلم اسکندر بهکارگرفتهشدهاند سخن میگوییم. پس از خواندن نقد فیلم الکساندر متوجه خواهید شد که قدرت اساطیر چگونه در بدنه فیلم سینمایی اسکندر رخنه کرده است و نمادها و کتیبهها چه حقایقی را برای ما روشن میکنند!
فیلم سینمایی الکساندر ماجرای تولد تا مرگ اسکندر مقدونی، جنگاور و فاتح بینظیر در تاریخ جهان، را روایت میکند. اسکندر یا الکساندر، شاهزاده مقدونیه بود و مردم باور داشتند او فرزند نامشروع زئوس و ملکه مقدونیه است. اساطیر و روایتهای باستان چنان در جان این فرمانروای جوان آسیا نفوذ کرد که درنهایت پس از فتوحات بسیار، در سن بیستوپنجسالگی به مرگی بسیار دردناک دچار شد و نامش همانند آشیل، قهرمان بیهمتا در جنگ تروی، جاودان ماند.
کتیبه بیستون در کرمانشاه؛ شرح پیروزی داریوششاه بر گئومات مغ به خط میخی
از کتیبهها تا آیینهای ایران باستان
آنچه در آغاز فیلم سینمایی الکساندر 2004 میبینیم، تصاویری محو و درهم از خطوط کتیبههای هخامنشی و اعتقادات و اسطورههای ایران باستان است. فیلم الکساندر به فیلم اسکندر مقدونی حمله به ایران نیز شهرت یافته است، اما در کتیبهای که در ابتدای فیلم خطوط آن به ما نشان داده میشود هیچ نامی از اینکه کدام شاه هخامنشی دستور نگاشتن آن را داده ذکر نشده است. این کتیبه به ما میگوید که شاهی بر این سرزمین فرمانروایی میکند که این پادشاهی از اجدادش به او ارث رسیده بود.
علاوهبراین، برخی کلمات در این متن حروفی دارند که نادرست نوشته شده است. اگرچه تصرفی در تاریخ و روایت دوران هخامنشی ندارد، بعید میدانیم که متن موردنظر اعتبار تاریخی داشته باشد. بهطور قطع، نگارندهی خط میخی اگر دانش آن را داشته است که در قسمتی از متن یک حرف را درست حکاکی کند، حتماً در خط بعد نیز قادر به انجام آن بوده است. اهمیت بررسی این بخش در نقد فیلم الکساندر ارتباط تازهای میان اسطوره و سینمارا نشان میدهد. شما برای خواندن یک متن باستانی نمیدانید از چه اعرابی استفاده کنید و ممکن است یک اشتباه، معنای کلمه را بهطور کامل تغییر دهد. پس باید آگاه باشید که امکان دارد با یک متن ساختگی مواجه شوید و حقایق برایتان آشکار نشود.
تصویری از فروهر بر پرچمهای کاخ بابل در دوران هخامنشی
اهورامزدا، خدایی که با نماد فروهر اشتباه گرفته شد
بسیاری از ما گمان میکنیم که نماد فروهر، تصویری از اهورامزدا، یگانه خدای ایرانیان باستان است، اما در نقد فیلم الکساندر ما به شما میگوییم که ایرانیان برخلاف یونانیان هیچ تصوری از سیمای خداوند خود نداشتند و فروهر در اصل نمادی از بخش الهی انسان است که از سوی اهورامزدا به او بخشیده شد.
اگر به فیلم سینمایی الکساندر توجه کرده باشید خواهید دید که اسکندر در هنگام مرگ خود دستانش را رو به پرچمی که تصویر فروهر بر آن نقش بسته است بالا میبرد و قصد دارد انگشتر پادشاهیاش را به او بسپارد. این امر نشان میدهد که بالاترین درجهی کمال و فرمانروایی برای شخصی است که مورد حمایت خداوند قرار بگیرد و بهنوعی زئوس او را برگزیده باشد.
نماد فروهر یا انسان بالدار
نماد فروهر متشکل از انسانی است که دوبال بزرگ در طرفین و دوبال کوچ در امتداد آنها رسم شده است. علاوهبرآن یک حلقه در دور کمر و یکی در دست دارد؛ درحالیکه صورتش از نیمرخ دیده میشود و دستش را به نشانهی پذیرش و ستایش بالا برده است. بسیاری از ما سه اصل مهم در نماد فروهر یعنی گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک را میشناسیم که معرف سه بخش از بالهای فروهر هستند. تمام قسمتهای بال به حلقهی میانی در بخش کمر متصل شدهاند که نشان میدهد هر عملی به خود آدمی بازمیگردد و با انجام اعمال شایسته اندازهی بالها با گذر زمان بزرگتر میشوند.
در قسمت پایین بخشی را میبینیم که گویی دم یک پرنده است. در دو طرف این وزنهی دممانند دو نوار را میبینیم که نوار پیشرو نشانهی سپنتهمینو به معنای اندیشه پاک و مقدس است و نماد پسسر نشانهی انگرهمینو که اندیشه ناپاک و زشتی معنا میشود. باید این نوار را پشتسر گذاشت تا مانع پیشرفت نشود. بخش دممانند نیز وزنه زیرین نام دارد که نشانی از گفتار بد، کردار بد و اندیشه بد است. باید بدانید هرچه در آدمی این سه اصل بیشتر نمود پیدا کند، امکان اوج گرفتن و سعادتش نیز کمتر میشود.
اگر به چهرهای که در نماد فروهر به تصویر درآمده است توجه کنید، فردی پیر و نورانی را میبینید. تصویر این فرد نورانی و سالخورده به این معناست که در زندگی برای پیشرفت باید با انسانهای خردمند و بزرگ مشورت کنید. دست راست این فرد به سمت بالا گرفته شده که نشانهای از نماز و نیایش است و حلقهی پیمان در دست چپ او نیز یعنی به عهد و پیمان خود وفادار باشید تا رستگار شوید.
نقاشی بهجامانده در عبادتگاههای میترایی؛ تصویر قربانی کردن گاو بهوسیله میترا
اسکندر بهمثابهی میترا؛ خدای ایرانیان
در تحلیل فیلم سینمایی الکساندر، باید به تصاویری که در ابتدای فیلم بسیار محو بهنمایش درمیآیند توجه کنید. اگر آیین میترا در ایران باستان را بشناسید، بهطور قطع پنج نماد مراحل تشرف به این دین را در میان این تصاویر میبینید. آیین پرستش میترا، نخستین دین جهان است که بهسوی تکخدایی گرایش دارد و بشریت را به جهانی متفاوت سوق میدهد. نمادهایی مانند کلاغ، شیر، داس و غیره هرکدام مربوط به یک مرحله تقرب برای پیروان این دین بهشمار میآیند و در اساطیر یونان باستان نیز نقش بسیار مهمی دارند. توضیح کامل درباره مراحل و شرایط پیوستن به آیین میترا در این مقاله نمیگنجد و برای آن باید نقد سریالگونهای نوشت.
علاوهبر این نشانهها، ما شاهد تصویری از میترا و نبردش با گاو هستیم. این معروفترین نقش در محرابهای میترایی است. علاوهبراینکه قربانی کردن گاو برای مورد رحمت قرار گرفتن از مهمترین آیینهای باستان محسوب میشود، اما در این فیلم اسکندر گاو را قربانی میکند. نکتهی جالبتوجه در نقد و بررسی فیلم الکساندر اینجاست که در ابتدای فیلم تصویر چهره اسکندر در تصویر میترا محو میشود، انگار که قصد دارد به ما بفهماند اسکندر میراثدار دینهای آریایی و باورهای یونان باستان است. او بخشندهای بود که برخلاف تصور برخی از منتقدان و مردم، بسیار به خاندان سلطنتی ایران احترام میگذاشت و آنان را در انتخاب دین و محل سکونت آزاد گذاشته بود.
در ادامهی نقد و بررسی فیلم اسکندر به شما میگوییم چرا پس از قربانی کردن گاو، شخصی سالخورده در میان اندامهای درونی گاو مانند روده و جگر در جستوجوست. بدونشک نقد فیلم سینمایی الکساندر شما را با فرهنگ و آیین متفاوت مردمان باستان آشنا میکند. مردمان یونان باستان بر این باور بودند که خدایان در اندام حیوان قربانیشده نشانهای میگذارند که خوب یا بد بودن نتیجهی کارشان را بازگو میکند و آنان را از سرانجام کارشان آگاه میکنند.
تصویری از آیین قربانی کردن گاو مقدس در یونان باستان
نقد فیلم الکساندر؛ گاوها را دستکم نگیرید
میتوان گفت که تقریباً تمام ملتهای باستان یک گاو مقدس را در اساطیر خود دارند. در روایتهای هندواروپایی تا کیومرث و ایوکداد یا همان گاو نخستین و قربانی شدن گاو مقدس توسط میترا در ایران، گاو جایگاه ویژهای دارد. از سوی دیگر گله گاوهای آپولون، خدای پیشگویی در یونان باستان، به ما میفهماند که این حیوان در میان همهی اقوام باستان ارزش خاصی داشته است.
در هریک از این روایتها وجود این حیوان سودمند را نیازی برای آفرینش و خلقت میدانند و از سوی دیگر نیز میتوان با قربانی کردن آن جایگاه خدایان و آدمیان را تغییر داد. برای مثال جمشید در ایران با کشتن گاو مقدس از جایگاه خود به زیر افتاد و نکوهش شد، اما هرمس با کشتن گاوهای آپولون مورد خشم خدای خورشید قرار گرفت. تفاوت این دو داستان در این است که در یونان، آپولون عصای نیرومند خود را به هرمس میدهد و جایگاهش را در میان خدایان المپ تثبیت میکند.
تصویری از لاماسو؛ گاو نگهبان بر دروازههای شهر در دوران هخامنشی
اگر فیلم اسکندر مقدونی با دوبله فارسی بدون سانسور را تماشا کرده باشید، تصاویر متفاوتی از گاو را در آن میبینید. هنگام قربانی کردن گاو بهدست اسکندر بر گردن این حیوان حلقهی گلی انداخته شده و این حلقه شبیه آن گلی است که روی گردن افراد حاضر در جمع نیز دیده میشود. این نشانه به ما میفهماند که گاو واسطهی مقدسی میان خدایان و انسانهایی است که جایگاه قابلاحترام و مهمی دارند.
در تحلیل فیلم alexander میتوانیم به تصویر دیگری از گاو نیز اشاره کنیم و آن نقش گاو بر دیوارهای کاخ بابل است. این طرح میتواند سریشکو ـ گاوی که مردمان را از هفت اقلیم جابهجا میکند ـ باشد یا لاماسو، موجودی ترکیبی است که تن گاو و سر انسان و بالهای عقاب و دم شیر دارد. لاماسو ترکیبی از چهار حیوان به معنای چهار نیرو اهورایی مبارز با شر و همچنین چهار جهت و چهار عنصر سازندهی جهان شناخته میشود. لاماسو بهنوعی خدای محافظ و آگاه است که معمولاً بر دروازهی شهرها قرار میدادند تا حافظ جان و مال مردمان باشد.
آشیل در حال مقابله با آگاممنون پادشاه یونان، برای جلوگیری کردن از قربانی شدن ایفیژنیا دختر آگاممنون
اسطورهها با تناسخی تازه بازمیگردند
بیایید با خواندن یادداشتی بر فیلم الکساندر مروری بر آن داشته باشیم. صحنهای را که اسکندر در کودکی با پدرش وارد یک غار باستانی میشود بهیاد بیاورید. خواهید دید که بر دیوارههای غار تصاویری از قهرمانان و اساطیر یونان باستان کشیده شده است؛ از ادیپشهریار گرفته تا آشیل. در نقد فیلم اسکندر متوجه میشوید که سرنوشت هریک از این اساطیر بهنوعی در تقدیر و زندگی اسکندر خود را نشان میدهند.
برای مثال، او آرزو دارد که روزی همانند آشیل، بزرگترین قهرمان در جنگ تروی و شاخصترین شخصیت در کتاب ایلیاد، نامی ماندگار از خود بهجای بگذارد. همین اتفاق هم میافتد و اسکندر تبدیل به یک فاتح بینظیر میشود و آوازهاش به گوش جهان میرسد. اگر مایل به شناخت بیشتر آشیل و ماجرای جنگ تروی هستید، شما را به تماشای فیلم سینمایی تروی و خواندن مقاله نقدفیلم تروی در مجله هنری اهل سینما دعوت میکنیم.
نقاشی روی بوم و سفال از روبهرو شدن ادیپ و اسفنکس
اسفنکس؛ نقطهی مقابل لاماسو
ادیپ شهریار یکی دیگر از اساطیر یونان شناخته میشود و موردتوجه یونانیان باستان قراره گرفته است. ماجرای ادیپ یاادیپوس، روایتی تقریباً شبیهبه زال را در اساطیر ایران دارد. شاهزادهای که در نوزادی پاهایش را میبندند و در پای کوه رهایش میکنند؛ چراکه باور داشتند نوزاد شومی است. پیشگویی میشود او پدرش را خواهد کشت و با مادرش ازدواج میکند. ادیپ از مرگ نجات مییابد ولی تقدیر او را رها نکرده است. ادیپوس بدون اینکه بداند، پدرش را میکشد و در راه به ورودی شهر تب یعنی زادگاه اصلیاش میرسد. در دروازهی تب موجودی افسانهای قرار داشت که سر یک زن، بال عقاب و دم گاو داشت. او را اسفنکس مینامند که نمادی از مرگ و نابودی است. ادیپ اما بر وی چیره میشود و تب را از نفرین این موجود نجات میدهد.
در بخشی از فیلم اسکندر، مجسمهی اسفنکس را درون کاخی که اسکندر فتح کرده است میبینیم؛ در حالی که با تحلیل فیلم اسکندر متوجه میشوید لاماسو نمادی از محافظت و زندگی ایمن بهشمار میآید. اسفنکس اما همواره نشانی از مرگ و نابودی شناخته میشود و وجه اشتراک هردوی آنان خرد پیروزگر است. در لاماسو سر مرد سالخوردهای را میبینیم که نمادی از انسان خردمند است و در اسفنکس، ادیپ با خردش توانست به پرسش این موجود پاسخ دهد و نفرینش را از میان بردارد؛ همان خردی که باعث پیروزی و فتوحات فراوان اسکندر مقدونی شده است.
تصویر مدوسا بر زره اسکندر
نقد فیلم الکساندر، خدایان در سپاه اسکندر به صف شدهاند
پیش از این مقاله و در سایر نقدهای مربوط به بخش اسطوره و سینما ازجمله نقد فیلم تروی و نقد فیلم گلادیاتور، به شما دربارهی این پرسش که چرا باید فیلم ببینیم پاسخ دادهایم و از اهمیت نقشهای سپر، زره، پرچم و بادبان جنگجویان با شما صحبت کردیم. با خواندن نقد و بررسی فیلم alexander درمییابید که تمامی این نشانهها برای مردمان باستان نیروهای الهی یا جادویی داشتند و با دقت بسیاری انتخاب میشدند. در فیلم اسکندر به وضوح میبینیم بسیاری از خدایان حامی اسکندر هستند و نشانهای از حمایت خود را به او بخشیدهاند. در ادامه، به بررسی و شناخت خدایان حامی اسکندر مقدونی میپردازیم.
تصویری از اسکندر مقدونی؛ فاتح بزرگ یونانی
مدوسا با چشمانی خیره دشمان اسکندر را به سنگ تبدیل میکند
در فیلم الکساندر میبینیم که بر زره اسکندر، نقش سر یک گرگون وجود دارد. گرگونها موجوداتی با سر انسان و تن مار بودند که بهجای هر تار مویشان یک مار روییده بود. مدوسا از معروفترین گرگونها در میان اساطیر یونان است. اگر به نقد فیلم خشم تایتان هانگاهی بیندازید، متوجه میشوید چرا مدوسا که دختری بسیار زیبا بود به یک گرگون تبدیل شد!
آنچه در نقد فیلم الکساندر برای ما اهمیت دارد این است که وجود چهرهی مدوسا بر زره اسکندر چنان خوف و ترسی بر جان رقیبان میانداخت که از ادامهی نبرد دست میکشیدند و برای اینکه به خشم مدوسا دچار نشوند پابهفرار میگذاشتند. علت این ترس آن بود که اگر نگاه کسی به چشمان مدوسا میافتاد در دم تبدیل به سنگ میشد و هیچ راه نجاتی نداشت.
زئوس بالای سر فرزندش در حال پرواز است
یکی از بارزترین نشانهها از حضور خدایان که در نقد فیلم اسکندر درباره آن صحبت میکنیم، عقابی است که در تمام نبردها بالای سر او پرواز میکند. عقاب یکی از چهرههایی است که زئوس میتواند خود را به آن تبدیل کند. حضور این عقاب بالای سر اسکندر نشان میدهد که پدر افسانهای این فاتح بزرگ همواره همراه اوست. جنگاوران یونان باستان معتقد بودند که اگر خدایی نشانهای از حضورش را بر آنها نمایان کند، بدونشک در هر نبردی پیروز میشود.
تصویری از طرح خورشید (نشانه آپولون) بر زره سپاه اسکندر
خورشید در دستان اسکندر مقدونی
از قدیم بسیار این مثال را شنیدهایم که فلان شخص انگار خورشید را در دست دارد! این ضربالمثل به این معناست که این شخص بسیار خوشبخت هرچه را از جهان میخواهد، دارد. برای اسکندر مقدونی که در 25 سالگی تقریباً تمام نقاط جهان را دیده و فتح کرده بود، این مثال واقعاً بهجاست.
علاوهبر اینکه ما در این مطلب معرفی فیلم الکساندر را از جنبهی اسطورهای برعهده داریم، در نقد فیلم alexander یک نشانه تازه به شما معرفی کردیم. خورشید در یونان باستان نماد آپولون بود و آپولون، فرزند زئوس، حمایت این خدا را برای پیروزی در نبردش بههمراه دارد. اگر به نقش سپر سپاهیان اسکندر توجه کنید (تصویر این سپرها در عکس بالا نمایش داده شده است)، بدون شک خورشید درخشان را وسط این سپرها میبینید. خورشید در دستان اسکندر است و این یعنی او با حمایت آپولون، در نبردها پیروز میدان خواهد شد.
تصویری از مادر اسکندر؛ کاهنه دیونوسوس، خدای شراب
اسکندر؛ زادهی کاهنه دیونوسوس
سوگند خوردن به نام خدایان چنان تاوان و بهای سنگینی دارد که هیچ آدمی شهامت آن را ندارد؛ مگر آنکه با یکی از آن خدایان در ارتباط باشد. بازی تماشایی آنجلینا جولی در نقش مادر اسکندر را بهخاطر بیاورید. او بارها و بارها به نام دیونوسوس سوگند یاد میکند، بدون آنکه از چیزی ترسی داشته باشد! مردم این زن را دیوانه میخوانند ولی همه میدانیم که او از قدرتی فرای نیروهای انسانی بهرهمند است.
میخواهیم رازی را در این نقد فیلم الکساندر به شما بگوییم. مارهایی که اطراف مادر اسکندر هستند و پیشگوییهایی که او انجام میدهد نشاندهندهی این است که او موردتوجه و حمایت خدایان قرار دارد. دیونوسوس، خدای شراب، باروری و بهنوعی تناسخ بود. کاهنههای این خدا را باکخان مینامند؛ زنانی شیدا که دیگران گمان میکنند مجنون شدهاند. مادر اسکندر پسرش را به دفعات آشیل خطاب میکند؛ گویی که از تناسخ خدای موردتوجهاش به فرزند خود نیرو میبخشد و خدای زندگی دوباره، اسکندر را بهواسطهی مادرش در امان نگه میدارد.
تصویری از داریوششاه در فیلم الکساندر
ایرانیان از دید یونانیان اقوامی بربر بودند
پیش از هرچیز باید به شما بگوییم که با خواندن نظرات درباره اسکندر فیلم یکطرفه به قاضی نروید. همهی ما شنیدهایم که بربرها اقوامی وحشی و خونریز بودند که هیچ رنگ و بویی از فرهنگ و انسانیت نبردند. آنها فقط برای تصاحب اموال و کشتار از سرزمینی به سرزمین دیگر یورش میبردند. حتی گاهی تمام شهر را میسوزاندند و از جمجمهی مردم شهر، دیوار بنا میکردند.
این ادعا که در فیلم سینمایی الکساندر شاهد آن هستیم و در نقد فیلم الکساندر به آن میپردازیم بسیار درست است. بله؛ ایرانیان اقوامی بربر بودند اما نه بربر به معنایی که در چند خط قبل دربارهی آن سخن گفتیم! در دورهی باستان رسم بر این بود که همهی اقوام بیگانه که در سرزمینی ناآشنا زندگی میکردند و فرهنگ و آداب متفاوتی داشتند با نام بربر شناخته میشدند.
در کتیبههای داریوششاه، ما بارها میخوانیم که او با اقوام بربر در فلان منطقه جغرافیایی به نبرد برخواسته است. پس اطلاق این کلمه در دوره باستان معنای کاملاً متفاوتی با آنچه ما امروز شنیدهایم دارد. اگرچه ما به معرفی فیلم اسکندر پرداختیم، جای انتقاد دارد که چرا پوشش شاه و سپاه ایران به سبک اعراب است؛ در حالی که در آن زمان هنوز خبری از حمله اعراب به ایران نبود و فرهنگ مردم ایران با اعراب بسیار متفاوت بوده است.
با یادداشتی که بر فیلم alexander داشتیم و همچنین دریافت درست معنای کلمهی بربر، میتوانیم بگوییم که ایرانیان نیز از نظر یونانیان اقوامی بربر بودند و نمیتوان از این جهت به فیلم الکساندر انتقاد کرد.
تصویری از فیلم الکساندر با بازی کالین فارل
مردان جاوید در خون زاده میشوند و در خون میمیرند
در این مقاله از مجله هنری اهل سینما برای شما درباره نقد فیلم الکساندر از جنبههای اسطورهشناسی صحبت کردیم. روشن است روایت تاریخی از نظر ما در نقد و بررسی فیلم alexande کنار گذاشته شده است و فقط به حضور نماد و نشانههای باستان در این فیلم پرداختهایم. نقدهای بسیاری درباره ساختار فیلم الکساندر نوشته شده است اما ما قصد داشتیم تا شما را با اساطیر و جلوههای آنان از عصر کهن تا امروز آشنا کنیم.
بدونشک درون هریک از ما اسطورهای کهن در حال زیستن است؛ کافی است آن را بشناسیم تا به سعادت برسیم و از نیرویی که دارد استفاده کنیم؛ همانطور که اسکندر، آشیل را انتخاب کرد و نام جاویدش برجای ماند. سرانجام او که در خون و دشواری زاده شده بود، در خونی که بهجای اشک از مرگ دوست باوفایش میریخت جان داد.
برای شناخت بیشتر جهان اساطیری و پیبردن به ارتباط اسطوره و سینما، شما علاقهمندان به فیلمهای تاریخی یا دیگر ژانرها را به دنبال کردن و خواندن مقالات و نقدهای موجود در این سایت دعوت میکنیم. همراهی شما باعث دلخوشی ماست
فیلم جوکر: جنون مشترک به کارگردانی تاد فیلیپس دنبالهای است که مخاطبان و منتقدان انتظار بسیار بالایی از آن داشتند؛ اما آیا این دنباله همان تأثیرگذاری روانشناختی و اجتماعی فیلم اول را حفظ کرده است؟
«هیولا» شانزدهمین فیلم هیروکازو کورئیدا کارگردان ژاپنی است که در جشنوارۀ فیلم کن نمایش داده شد و توانست جایزۀ بهترین فیلمنامه را از آن خود کند. کورئیدا با فیلم دزدان فروشگاه موفق به دریافت نخل طلای کن شده بود.
در این مقاله از مجله هنری اهل سینما به نقد انیمه جوجوتسو کایسن با ذکر نکات مثبت و منفیاش میپردازیم و لایههای مکتب پستمدرنیسم را در قسمتهای مختلف این انیمه بررسی میکنیم.
لذت خواندن متن از دیدن فلیمش خیلی فرق داشت
مهدیه جان ممنونم از نظرت. تیم نویسندۀ ما جزو بهترین و حرفهایترین منتقدان هستن و تمام سعیشون رو میکنن تا مخاطب رو راضی نگه دارن.
عزیز دلم چه دلخوشم شدم به این نظر و چه سعادتمندم که همراه مایلید و زمانی که صرف کردید به رضایت بود…
ممنونم🤝🏻🌺
متن جامع و کاملی بود
متشکرم از حضورتون
ممنونیم از همراهی شما و دلخوشیم که مایه رضایت شما بود.