نکتهی مهم قبل از خواندن نقد فیلم هرکول: آنچه ما در نقد فیلم سینمایی هرکول برای شما نوشتیم، با استناد بر معتبرترین منابع اسطورهشناسی است. بدون شک محتوای این نقد را در هیچ سایت دیگری نخواهید خواند.ما برای نوشتن نقد اسطورهشناسی درباره فیلم سینمایی Hercules کتابهای نمایشنامه هرکول اثر اوریپید، اساطیر یونان اثر گرین، اساطیر یونان اثر ژیران، اساطیر جهان اثر روزنبرگ، اساطیر جهان اثر دانی و تمدن یونان و روم اثر دوکولانژ را بازخوانی کردیم تا نقدی بر مبنای علم اسطورهشناسی را برای شما به نگارش درآوریم.
شما چه کسی را پهلوان یا قهرمان مینامید؟ آیا جز این است که باید تمام قوانین اخلاقی و انسانی را رعایت کند و نمادی از فرهنگ یک جامعه باشد؟ در اساطیر ایران رستم و در اساطیر یونان باستان هرکول را بهعنوان پهلوان سرزمین خود میشناسند. شاید برای همین است که فیلمهای بسیاری دربارهی زندگی پسر قدرتمند زئوس ساخته شده است. همهی ما انتظار داریم پهلوانها برترین ویژگیهای اخلاقی را داشته باشند، اما پس از خواندن مقالهی نقد فیلم هرکول متوجه میشوید که برخی قوانین اخلاقی توسط اساطیر نادیده گرفته میشود و خدایان با خشم خود زندگی انسانها را تغییر میدهند.
آنچه میخواهیم در این مقاله از مجله هنری اهل سینما به شما بگوییم، نکات جالبتوجهی از زندگی هرکول شکستناپذیر است که به روایت کاملی از آنچه بر او گذشته است میپردازیم. پس اگر مایل به آگاهی دربارهی حقیقت زندگی این اسطوره و عذابهایی که پشتسر گذاشته هستید، با تحلیل فیم هرکول همراه ما باشید.
ماجرای فیلم Hercules 2014، از این قرار است که هرکول، قهرمان همواره پیروز در میدان نبرد، حالا دست از هر نبردی کشیده است و تنها برای پول به میدان جنگ میرود. شاهدخت شهر تراس، واقع در یونان غربی به دیدن هرکول آمده است و با نقشهای ساختگی او را برای دفاع از شهر همراه خود میکند. پسر زئوس و همراهانش راهی شهر تراس میشوند، اما پس از پایان جنگ میفهمند که فریب خوردهاند. هرکول تصمیم میگیرد چشم بر پولی که دربرابر نبرد به او وعده داده بودند ببندد و اینبار برای نجات مردم شهر و آبرویش بجنگد… .
هرا؛ حسودترین زن جهان
با خوانش اولین سطرها از مقاله نقد فیلم هرکول در بخش اسطوره و سینما، متوجه میشوید که چرا هرا حسودترین زنی است که در میان اساطیر و خدایان یونان میتوان از آن نام برد. هرکول فرزند زئوس و آلکمینی است. آلکمینی همسر آمفیتریون یکی از شاهان قدرتمند یونان بود، اما زئوس در شبی با این زن همخوابه شد و مدتی بعد آلکمینی هرکول را بهدنیا آورد.
اگرچه آلکمینی فرزندش را هرکول (به معنای شکوه هرا) نامید، این کار بیفایده بود! هرا دلش برای این کودک به رحم نیامد و او را که حاصل محبت زئوس به زن دیگری بود هر لحظه موردخشم قرار داد. در همان ابتدا زئوس عهد کرد که پادشاهی آتن را به هرکول بدهد، اما هرا باعث شد تا اریسیتیوس پسر عموی هرکول پادشاه آتن شود و هرکول را تابع خود کند.
در ادامهی فیلم هرکول 2014 اریسیتیوس به خواست هرا، هرکول را به مأموریتهای بسیار دشوار که بهنوعی دستوپنجهنرمکردن با مرگ بود فرستاد. بااینحال، هرکول از دوازدهمرحلهای که پیشرو داشت باموفقیت گذشت و درنهایت سلامت به خانه بازگشت، اما خشم هرا پایان نداشت و درنهایت ایریس (الهه جنون) را فرستاد تا هرکول را دیوانه کند و باعث شود همسر و فرزندانش را به قتل رساند. در این زمان الهه جنون بر هرکول غالب شد و خواستهی هرا اتفاق افتاد. هرکول تا پایان عمر از خودش بهخاطر کشتن عزیزانش بیزار بود، اما هرا از اینکه توانست باعث عذاب همیشگی فرزند آلکمینی شود و هیچکس قدرت بازخواست ملکه خدایان را نداشت همواره سرخوش بود.
سنتور یا قنطروس نماد متولدین آذر
سنتورها، موجوداتی با بالاتنه انسان و نیمتنه اسب هستند که در بسیاری از فلیمهای اساطیری حضور قابلتوجهای دارند. برای مثال، در نقد فیلم افسانه نارنیا یکی از شخصیتهایی که حضورش اهمیت ویژهای دارد فرمانده سنتورهاست که به زنده ماندن اسلان یکی از شخصیتهای دیگر فیلم نارنیا کمک شایانی میکند، اما در نقد فیلم هرکول ما نشانههایی از حضور اساطیر در عصر امروز را به شما میگوییم. ممکن است برایتان جالب باشد بدانید در طالعبینی که یکی از راههای محبوب بسیاری از مردم برای پیبردن به رمزوراز آینده است، سنتورها نیز نقش دارند. این نماد را با نام قنطروس و مختص متولدین ماه آذر میشناسند. قنطروس نماد رشادت و پیروزی است!
در بررسی فیلم هرکول، ما با نبرد با سنتورها (که سپاهی بسیار جنگجو بودند و یکی از دوازدهمرحلهای بود که هرکول در مسیر خود باید از آن گذر میکرد) روبهرو هستیم. در این جنگ همچون روایت حقیقی، سنتورها شکست میخورند و پسر زئوس میتواند مردم را از حملهی این موجودات اسطورهای در امان نگه دارد. برای همین است که میگویند هرکول قاتل متولدین آذر است!
در اساطیر یونان باستان، هریک از خدایان حیوان خاصی را بهمثابه نشانهای از حضور خود برگزیدهاند. این حیوانات تنها مختص به همان خدا هستند و دیگران جرئت نزدیک شدن به آن را ندارند. برای مثال، اگر در جایی عقابی را با جثهی بسیار عظیم و منقار زرین ببینیم، بدونشک نشان از این دارد که زئوس در این لحظه ناظر بر اعمال ماست. آرتمیس، الهه شکار، گوزن سفید مقدسی داشت که منلائوس یکی از پادشاهان یونان او را شکار کرد و مورد خشم این الهه قرار گرفت.
اگر مایلید بیشتر دربارهی عاقبت کار منلائوس، یکی از رهبران جنگ تاریخی تروا بدانید، مقاله مربوط بهنقد فیلم تروی را بخوانید.
سربروس، سگ خانگی هادس دزدیده شد
در فیلم سینمایی hercules، ما میبینیم که بزرگترین ترس و توهم هرکول، روبهرو شدن با سربروس سگ سهسری است که به هادس تعلق دارد. این ترس در حقیقت از آنجا سرچشمه میگیرد که نقشه قتل مگارا و فرزندان هرکول توسط ایسیتیروس بهوسیلهی سه گرگ درنده اجرا میشود. هرکول پس از این ماجرا، سربروس را در حال حمله به خود میبیند که نشان از عذاب وجدانی است که با خود دارد.
آنچه فیلم به ما نشان میدهد این است که این قهرمان با نوشیدنی بیهوش میشود و گرگها خانوادهاش را به قتل میرسانند. این در حالی است که حاکم شهر با دسیسه چیدهشده محکمهای ترتیب میدهد و پسر زئوس را بهعنوان قاتل محکوم میکند. هرکول هیچچیز از این اتفاق بهیاد نمیآورد و باور میکند چنین ماجرای ساختگیای حقیقت دارد، اما در انتهای فیلم متوجه میشود او دستی در مرگ عزیزانش نداشته است و خود را از این درد رها میکند.
بااینهمه، در نمایشنامه هراکلس روایت میشود که در یکی از خوانهای مشخصشده، هرکول به سرزمین مردگان میرود و سربروس را با خود به روی زمین میآورد! هیچکس نمیداند هادس پس از آنکه بفهمد سگش کجاست چه بلایی بر سر آدمها خواهد آورد!
ما همواره شنیدهایم که رستم و هرکول را از جنبههای مختلف مشابه یکدیگر میدانند. یکی از اشتراکاتی که در داستان این دو قهرمان با آن روبهرو هستیم، ماجرای فرزندکشی است! در فیلم سینمایی هرکول به ما گفته میشود که او قاتل خانوادهاش نیست، اما در نقد فیلم هرکول باید به شما بگوییم که حقیقت ماجرا چیزی دیگری است و این موضوع فقط یک اقتباس از روایت اصلی را شامل میشود!
در پاسخ به این سؤال که چرا باید فیلم ببینیم؟ باید بگوییم که برای علاقهمندان به حوزهی اسطورهشناسی، فیلم دیدن یکی از بهترین راههایی است که اقتباسهای متفاوت را از روایت اصلی تشخیص دهند. همچنین تماشای فیلم ما را با بخش مهمی از داستان زندگی اسطورهها آشنا میکند.
در نمایشنامه هراکلس اثر اوریپیدس، نویسنده برجسته یونانی، این قهرمان پس از برگشتن از جهان مردگان به سراغ خانوادهاش میرود. خانوادهی او که مورد خشم حاکم جدید شهر قرار گرفتهاند، پس از بازگشت وی برای شکرگزاری و نیایش مراسم قربانی را در محراب زئوس بهپا میکنند. برخلاف آنچه در فیلم میبینیم، هرا همچنان از هرکول خشمگین است. او ایریس الهه انتقام را بهسوی هرکول میفرستد تا پسر زئوس را مجنون کند! همین اتفاق باعث میشود که هرکول در جنون و دیوانگی، همسر و پسرانش را به قتل برساند و تا همیشه این عذاب را همراه خود داشته باشد!
مگارا دختر کرئن پادشاه شهر تب است. کرئن پس از آنکه هرکول شهر تب را از شر دشمنان و متجاوزان نجات داد، با ازدواج مگارا و هرکول موافقت کرد و این دختر عروس زئوس خدای خدایان شد. افسانه دیگری اما از این داستان نقل میشود که شاید نویسندگان این فیلم درنظر داشتهاند.
اگر از ما بپرسید تماشای فیلم چه فوایدی دارد؟ به شما میگوییم که یکی از فوایدش این است که داستانهای متفاوت را میتوانید با یکدیگر مقایسه کنید. پس از بررسی فیلم هرکول دانستن این افسانه حتماً برای شما نیز جذاب است. میگویند که مگارا خاستگاران فراوانی داشت و مار هیدرا (ماری با 9 سر که در آبها زندگی میکرد) از عاشقان این دختر بود.
هیدرا، مگارا را که برای آبتنی به چشمه رفته بود، میرباید و او را در قلعهای میان آبها زندانی میکند! هیچکس توان کشتن هیدرا و آزاد کردن مگارا را ندارد تا اینکه سرانجام هرکول، این مار غولپیکر را میکشد و مگارا را آزاد میکند. آنها دلباخته یکدیگر میشوند و پس از این اتفاق کرئن دخترش را به همسری هرکول درمیآورد.
پگاسوس، اسب بالداری است که نامش را ما در عصر امروز روی برندهای عطر و کفش میبینیم، اما داستان پگاسوس و هرکول چیست؟
در نقد فیلم هرکول، میتوان گفت ماجرا از این قرار است که پیش از آنکه هرکول راهی دوازدهخوان شود، زئوس از ابری برای او نخستین اسب بالدار را خلق کرد و نامش را پگاسوس نهاد. جالب است بدانید که یکی دیگر از اشتراکات هرکول و رستم را میتوان پگاسوس و رخش دانست؛ دو اسبی که همواره صاحبان خود را یاری میکنند تا از بلا دور بمانند. اگرچه در این فیلم اثری از پگاسوس نیست، در عوض شما میتوانید فیلم سینمایی خشم تایتان ها را تماشا کنید و پگاسوس را ببینید. در این فیلم پگاسوس به پرسئوس فرزند دیگر زئوس سپرده شده است تا در نبردهایش او را همراهی کند.
آتلانتا، آمازونیای که عاشق شد
یکی از نبردهایی که هرکول باید با موفقیت آن را پشتسر میگذاشت، پیروزی بر قبیله آمازونها بود! در ادامهی نقد و بررسی فیلم هرکول باید به شما بگوییم که آمازونهاقیبلهای از زنان سلحشور و جنگآور بودند که الهه آرتمیس را پرستش میکردند. یکی از قوانینی که پرستشگران این الهه باید از آن پیروی میکردند، دوری از مردان و روابط عاشقانه بود. هرکس این قوانین را زیرپا میگذاشت، به کیفری سخت دچار میشد. اگر مایل هستید که بدانید مجازات قانونشکنی از دید آرتمیس چیست، پس از خوانش نقد فیلم هرکول، میتوانید به مقاله نقد فیلم خشم تایتان ها مراجعه کنید و از عاقبت مدوسا باخبر شوید!
آمازونها تنها سالی یکبار به جزیره مجاور میرفتند و مدتی را با مردان سپری میکردند تا بارور شوند؛ پس از آن به سرزمین خود برمیگشتند. فرزندی که متولد میشد اگر پسر بود آن را در دم میکشتند و اگر دختر بهدنیا میآمد اولین هنرهایی که به او میآموختند سوارکاری و تیرکمان بود.
هرکول وظیفه داشت به قبیله آمازونها برود و در آنجا یا با آنها به سازش درآید، یا آنان را بکشد! در فیلم سینمایی هرکول، ما با شخصیت آتلانتا مواجه میشویم؛ زنی از تبار آمازونها که در نبرد همتا ندارد. او بهقدری هرکول را مانند اعضای خانواده کشتهشدهاش دوست میدارد که نمیتواند اجازه دهد هیچ خطری وی را تهدید کند. محبت آتلانتا به هرکول بهقدری زیاد است که اگر ما از قوانین آمازونها چیزی ندانیم و نقد فیلم هرکول را نخوانده باشیم، ممکن است گمان کنیم که او عاشق هرکول شده است! این در حالی است که او هرکول را ناجی و صمیمیترین دوست خود میداند و وفادارانه تا لحظهی آخر در کنارش برای شرافت و نجات مردم شهر به نبرد ادامه میدهد.
از یونان تا ایران، اساطیر بزرگ تقدیری مشابه دارند
ما در این مقاله از مجله هنری اهل سینما درباره نقد فیلم هرکول از منظر اسطورهشناسی با شما صحبت کردیم و روایت درست و کاملی از زندگی هرکول، این قهرمان بزرگ، را برای شما روشن ساختیم. دانستن این حقایق باعث میشود که ما بیشازپیش از تماشای فیلم لذت ببریم و اقتباسها را در بخش اسطوره و سینما بهدرستی درک کنیم. همانطور که به آن اشاره کردیم، داستان زندگی هرکول و رستم شباهتهای بسیاری به یکدیگر دارند و این نشان از آن دارد که در میان ملتهای متفاوت، انسانیت و اخلاق برابر و قابلستایش هستند؛ ازاینرو در میان اساطیر حتی اگر خدایان کاری را به ظلم انجام دهند ما قادر به نقد آنان هستیم. این نقد باعث میشود که راه درست را از نادرست بشناسیم و مسیر بهتری را برای زندگی خود انتخاب کنیم.
فیلم جوکر: جنون مشترک به کارگردانی تاد فیلیپس دنبالهای است که مخاطبان و منتقدان انتظار بسیار بالایی از آن داشتند؛ اما آیا این دنباله همان تأثیرگذاری روانشناختی و اجتماعی فیلم اول را حفظ کرده است؟
«هیولا» شانزدهمین فیلم هیروکازو کورئیدا کارگردان ژاپنی است که در جشنوارۀ فیلم کن نمایش داده شد و توانست جایزۀ بهترین فیلمنامه را از آن خود کند. کورئیدا با فیلم دزدان فروشگاه موفق به دریافت نخل طلای کن شده بود.
در این مقاله از مجله هنری اهل سینما به نقد انیمه جوجوتسو کایسن با ذکر نکات مثبت و منفیاش میپردازیم و لایههای مکتب پستمدرنیسم را در قسمتهای مختلف این انیمه بررسی میکنیم.
برای ماه های دیگر وی، کاری باهاشون ندارد؟
احتمالا نه
گمان نکنم… ظاهراً با آذری ها آبش در یک جوی نمیرود و کاری با بقیه ندارد😅