فیلم جوکر: جنون مشترک به کارگردانی تاد فیلیپس دنبالهای است که مخاطبان و منتقدان انتظار بسیار بالایی از آن داشتند؛ اما آیا این دنباله همان تأثیرگذاری روانشناختی و اجتماعی فیلم اول را حفظ کرده است؟
نقد فیلم جوکر: جنون مشترک؛ سمفونی آشفتگی در گاتهام
نقد فیلم تروی Troy؛ همیشه پای یک زن در میان است!
فیلم سینمایی گلادیاتور؛ فیلمی که اسطورهها را به بازی میگیرد!
نقد فیلم هرکول، متولدین آذر به دست هرکول به قتل میرسند!
فیلم سینمایی گلادیاتور؛ فیلمی که اسطورهها را به بازی میگیرد!
پنج دلیل که به فیلم دیدن وادارمان میکند
چطور انیمه اتک آن تایتان جهانی و پرطرفدار شد؟
نقد فیلم تروی Troy؛ همیشه پای یک زن در میان است!
نقد فیلم آدمکش The Killer؛ در انتظار گودو یا در انتظار قاتل؟
نقد سریال سرگذشت ندیمه؛ آنچه از یک سریال آمریکایی انتظار ندارید
نقد فیلم مادر mother؛ روایت تلخ هستی و مرگ در عشق
نقد فیلم نهنگ The Whale: بودن یا نبودن؛ مسئله این است!
برای کسانی مثل من که دیر به سریال گانگستری روی میآورند، این یک اعتراف هیجانانگیز نسبتبه اشتباه گذشته است و مانند کشف یک خوانندۀ جدید و بزرگ بهنظر میرسد. به همه دربارۀ سریال عالی و جدیدی که کشف کردهام میگویم تا بقیه نیز آن را تماشا کنند. نامش Peaky Blinders است. اما رفتن سراغ نقد سریال پیکی بلایندرز چه لذتی دارد. این سریال یکی از بینظیرترین و هیجانانگیزترین ساعات اوقات فراغت شما را میسازد.
در این مقاله از مجله هنری اهل سینما قرار است به بررسی سریال پیکی بلایندرز بپردازیم. ما در این نقد قصد داریم نکات متمایزکننده سریال را به تفصیل بررسی کنیم تا دریابیم چرا این سریال توانست باوجود رقبای سرسخت، نظر منتقدان و تماشاگران عام را جلب کند. جنبههایی که پا را فراتر از یک سریال گنگستری گذاشته و تبدیل به اثری نوآورانه و نمادین شده است.
نویسنده
ویراستار
سریال پیکی بلایندرز؛ خطر اسپویل فیلم
توماس (تامی) شلبی و برادرانش پس از خدمت در ارتش بریتانیا در طول جنگ جهانی اول به بیرمنگام بازگشتهاند. شلبی و گروهش، پیکی بلایندرز، در آغاز با خلافهای کوچکی همچون شرطبندیهای زیرزمینی کنترل شهر بیرمنگام را در دست دارند. با این حال، جاهطلبیهای توماس شلبی فراتر از بیرمنگام است. او میخواهد امپراتوری تجاری نوینی را که ساخته است گسترش دهد و از شر هرکسی که سر راهش قرار میگیرد خلاص شود. این پاکسازی حتی دامن اعضای خانوادهاش را نیز میگیرد…
خوشبختانه این روزها خبر ساخته شدن و آغاز فیلمبرداری فصل هفت سریال پیکی بلایندرز حسابی در فضای آنلاین و اخبار سینما پیچیده است.
جوایز و نامزدیهای سریال Peaky Blinders
ـ برنده جایزه بفتا برای بهترین سریال درام در سال 2018
ـ برنده جایزه تلویزیون ملی برای بهترین سریال درام در سال 2020
ـ هلن مک کروری: برندۀ جایزه فیپای طلایی برای بهترین بازیگر زن سریالهای تلویزیونی در سال 2014
ـ کیلین مورفی: برنده جایزه فیپای طلایی برای بهترین بازیگر مرد سریالهای تلویزیونی در سال 2014
ـ مارتین فیپس: برنده جایزه فیپای طلایی برای بهترین موسیقی سریالهای تلویزیونی در سال 2014
ـ کیلین مورفی: برنده جایزه ایفتا برای بهترین بازیگر مرد سریالهای تلویزیونی در سال 2018
ـ چارلی مورفی: برنده جایزه ایفتا برای بهترین بازیگر مکمل زن سریالهای تلویزیونی در سال 2018
ـ کیلین مورفی: برنده جایزه تلویزیون ملی برای بهترین بازیگر مرد سریالهای تلویزیونی در سال 2020
ـ لورا شیاو: برنده جایزه بفتا برای بهترین طراحی چهره و گریم در سال 2020
ـ استیو نایت: برنده جایزه نویسندگان بریتانیا برای درام تلویزیونی در سال 2016
در ادامه با نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز همراه سایت اهل سینما From cinema باشید.
کیلین مورفی و سم نیل در صحنهای از سریال پیکی بلایندرز
نقد و بررسی سریال پیکی بلایندرز: هیجانانگیزترین ساعاتی که گذراندهاید
جنگی که برای پایان دادن به همۀ جنگها بود بالاخره تمام شد. حالا همۀ کسانی که تا ابد با این آسیب و وحشت بهسرمیبرند میتوانند به خانه بازگردند؛ از جمله مردان خانوادۀ شلبی. با این حال، جایی که دیگران ممکن است بخواهند زندگی آرامی داشته باشند، شلبیها باید به خانه خود در میان گروههای همشهریاش در بیرمنگام بازگردند و این داستان سریال پیکی بلایندرز است.
در پیکی بلایندرز فصل 1 قسمت 1 با فلاشبکهایی از میدان جنگ میبینیم که قهرمان وحشی اما حساسِ داستان به نام تامی شلبی (با بازی کیلین مورفی) یک بازماندۀ جنگ است که مانند مایکل کورلئونه میخواهد باند خانوادهاش را به یک تجارت قانونی تبدیل کند. حریف اصلی او کمپبل (با بازی سم نیل) پلیسی شبیه جاورت از ایرلند شمالی است.
این سریال طرحهای بسیاری دارد؛ از جمله اسلحههای دزدیدهشده و عاشقانههای دردناک، اما بیشتر دربارۀ خوشخلقی زیبای شلبی است در مقابل تعصب اخلاقی کمپبل (چشمهای روشن و برجستۀ آقای مورفی بیشترین کار را در اینجا انجام میدهند). سریال پیکی بلایندرز فصل اول متفاوتتر و بیهدفتر از حد معمول (از آنچه در فصلهای بعدی خواهیم دید) است.
ظاهراً در اوایل قرن بیستم اصطلاح بیرمنگام انگلستان به کلاههای برشدارشده توسط اعضای باند اطلاق میشد که تیغهایی در درزهای آن دوخته شده بود. در سریال جدید بیبیسی که درباره آن گروههاست، هرگاه شخصی در هنگام نبرد کلاه خود را از سر بیرون میآورد، ناگهان درگیری آنها با صحنه آهسته نشان داده میشود؛ انگار که بهجای پخش جریان فیلم شاهد پخش یک ژیمناستیک ریتمیک با خون هستیم.
جدا از کلاه شلبیها (که نماد مبهم روی سر آنهاست)، فصل اول «پیکی بلایندرز» اثری آشناست؛ سریالی بین «بینوایان» و «پدرخوانده». پیکی بلایندرز تقریباً در همان دورۀ زمانی رخ میدهد و تأکید مشابهی بر لباس و طراحی دارد.
در سایت اهل سینما بخوانید: نقد فیلم بیچارگان
کیلیان مورفی، پول اندرسون و هری کرتون در صحنهای از سریال پیکی بلایندرز
نقد سریال پیکی بلایندرز؛ ادامهای بر سرنوشت محتوم
در نقد سریال پیکی بلایندرز باید گفت که ساختۀ «استیون نایت» یک درام جنایی محسوب میشود که دربارۀ زندگی توماس شلبی، رهبر حیلهگر بدنام باند تاریخیِ پیکی بلایندرز (معنی پیکی بلاندرز: نامِ تیغهایی که در کلاه خود پنهان میکنند) و مبارزۀ او برای محافظت از خانوادهاش و ساختن یک امپراتوری متمرکز است.
داستان پیکی بلایندرز از جایی آغاز میشود که توماس سلبی پس از جنگ جهانی اول و در خیابان یک جعبه مسلسل پیدا میکند. او تصمیم میگیرد جعبهها را پنهان و از آنها بهعنوان اهرمی استفاده کند که او را با بازرس ارشد، چستر کمپبل، در ارتباط قرار میدهد. چستر کمپبل کارآگاه بیرحمی از ایرلند است که روشهایش بهاندازۀ جنایتکاران غیرمتعارف و خشن بهشمار میآید. تماشای توماس شلبی در حال بالا رفتن از نردبان دنیای زیرین جنایتکار یک تجربۀ فوقالعاده است؛ خشن، جذاب و هیجانانگیز، من عاشق این سریال هستم!
پیکی بلایندرز سرشار از شخصیتهای جالب و متضاد است که بهخوبی نوشته شدهاند و دیالوگهای هرکدام از شخصیتها بسیار دقیق و بهجا نوشته شده است. بسیاری از بازیهای پیکی بلایندرز قابلتوجه هستند. کیلیان مورفی بهعنوان نقش اول سریال بینقص بازی میکند؛ بهطوریکه ما باور میکنیم او یک مغز متفکر و جنایتکار خبرهای است. ما بهعنوان بیننده با این شخصیت همدردی میکنیم، به او اعتماد داریم، درد او را درک میکنیم، ذهنمان درگیر کارهای اوست و بهدنبال او هرجایی که برود میرویم. تامی مردی خوشقلب است که از نظر اخلاقی به خطر افتاده و باید خانوادهاش را رهبری کند.
سایر بازیهای سریال نیز قابلقبول است؛ ازجمله پل اندرسون در نقش آرتور شلبی (برادر بزرگ شلبی) که نقشش را بهخوبی ایفا میکند و از نظر احساسی بیثبات و فراری است. پل اندرسون سربازی است که از PTSD رنج میبرد و باید آرامش درونی پیدا کند. سوفی راندل نیز نقش آدا شلبی (کوچکترین خواهر خانواده شلبی) را ایفا میکند.
هلن مککروری در نقش پولی گری (مادر قوی خانواده) بسیار قدرتمند و فوقالعاده بازی میکند. چارلی کرید ـ میلز (در نقش بیلی کیمبر) در میان چند شخصیت خانم دیگر در سریال پیکی بلایندرز عالی است و این دیوانۀ بددهان یکی از شخصیتهای موردعلاقۀ بسیاری از تماشاگران محسوب میشود. تام هاردی نیز در نقش آلفی سولومونز عالی بازی میکند و همین شخصیتِ بهشدت خشن با لحن کمی کمدی فضای پیرامونش را بازتاب میدهد.
سریال Peaky Blinders، از پیشگامان تلویزیون بریتانیا، در موسیقی و کمدی عالی است.. Peaky Blinders داستانی جذاب را با استفاده از فیلمبرداری و موسیقی روایت میکند. این عناصر همراه با بازیهای بهجا و نویسندگی عالیتر پیکی بلایندرز را به یک سریال شگفتانگیز ارتقا میدهند.
پیکی بلایندرز یک سریال عالی است، فیلمنامه فوقالعادهای دارد و طیف گستردهای از شخصیتها را دربرمیگیرد؛ از کمونیست گرفته تا فاشیست و افرادی که بهسادگی میخواهند جهان سوخته را تماشا کنند. هر شخصیت بهخوبی درک شده است، فیلمبرداری بهجایی دارد، داستان غیرقابلپیشبینی نوشته شده است و بازیها فوقالعاده روان و باورپذیر هستند. نظرات درباره سریال پیکی بلایندرز اینقدر خوب است که در زمان پخش یکی از طرفداران این سریال عکس گروه بازیگران سریال را روی پشتش خالکوبی کرده بود.
در سایت اهل سینما بخوانید: نقد فیلم شمال از شمال غربی
ادرین برودی در نمایی از سریال پیکی بلایندرز
نقد سریال پیکی بلایندرز؛ میتوانید سریالی همانندش پیدا کنید؟
در فصل چهارم سریال پیکی بلایندرز خبری از درهمتنیدگیهای طرح قبلی نیست. این سریال غمانگیز، بسیار بیپروا ساخته شده و سرگرمکننده است. پس از تماشای خیانت رخداده در این فصل با خودم گفتم: «آیا واقعاً پول میتواند چنین کاری را با تامی انجام دهد؛ حتی وقتی تا ایناندازه خطرناک است؟» البته لوکا چانگرتا آنقدر احمق نبود که در چنین کمین تازهکارانهای بیفتد و در نهایت ترس از خدا را بهجای ترس از خود به مایکل تحمیل کرد: «به مادرت بگو ما یه معامله داریم».
آدرین برودی بهقدری بامزه بازی میکند که آژانس استانداردهای غذایی بهدنبال تمبر قرمز تراکتور او هستند. او بهعنوان رئیس اوباش با صدای گرفته بسیار لذتبخش ایفای نقش میکند. همچنین آبراما گولد با بازی آیدان گیلن و الفی سالامون با بازی تام هاردی بهطرز فوقالعادهای در بازی پخته شدهاند و بهخوبی اثرگذار هستند. صحنه آخر با گیلن، هاردی و کیلیان مورفی واقعاً حسوحال تماشای یک سریال را در بهترین حالت خود به بیننده منتقل میکنند.
در سایت اهل سینما بخوانید: معرفی بهترین فیلم های گانگستری و مافیایی
هلن مککروری، ناتاشا اوکیف و کیت فیلیپس در نمایی از سریال پیکی بلایندرز
در نقد سریال Peaky Blinders میتوان از صحنههای تماشایی فصل ۵ نمونه آورد. پولی باخشکی میگوید: «مردها هوش استراتژیک برای انجام جنگ بین خانوادهها را ندارند.» و شخصیتهای زن مانند همۀ سریالها و بهترین فیلم های اکشن داستان را بهآرامی پیش میبرند. گمان نمیکنم پولی در حال خدمت به لوکا بوده باشد، حتی با آن ستارۀ سیاهپوستی که در دفتر دیدار کرد. دوست داشتم برگهای چای لیزی را بخواند و بیشترین توصیههای ممکن را برای بارداری ارائه دهد: «نوشیدن ویسکی را متوقف و شروع به نوشیدن آشامیدنیهای سالم کنید».
تظاهرات کمونیستی جسی ادن و تأثیری که او بر احساس تامی گذاشت (اینکه کیست و به کجا تعلق دارد) بسیار لذتبخش است. صحنههای او با آدا در میخانه خندهدارترین صحنههای این اپیزود است؛ بهویژه وقتی آدا دربارۀ وضعیت برادرش صحبت میکند و در مورد بریدگیها، تیراندازیها و ضربوشتمها از جسی میپرسد. تماشای این صحنۀ جذاب و شوخانگیز برای بسیاری از ما هیجانانگیز است.
کیلیان مورفی و سوفی رندل در صحنهای از سریال پیکی بلایندرز
نقد سریال پیکی بلایندرز فصل 6؛ تامی شلبی برگشت به جایی که میخواستیم باشد
نویسندگان سریال پیکی بلاندرز (استیون مک نایت، توبی فینلی و استفان راسل) با وجود بازیگران بزرگ، پویایی بین شخصیتها را برای تماشاگران جذاب نگه میدارند. در حالی که برخی از شخصیتها صبور هستند، برخی دیگر پراکنده و غیرقابلپیشبینی بازی میکنند و تقابل بین این دو نوع بازی، سریال را جذاب و پرتنش میکند. به نظر بسیاری از کارشناسان، بهترین فصل سریال پیکی بلایندرز فصل ششم است.
در شش فصلِ پیکی بلایندرز، خانواده شلبی با مافیای آمریکایی، اعضای پارلمان بریتانیا و حتی خودشان درگیر میشوند. این درگیریها همه با بهره بردن از شخصیتها و خطوط داستانی جذاب بیان میشوند. با گسترش شخصیت همسر موزلی، که نقش محوری را در تنشآفرینی درون خانواده دارد، ما شاهد درگیری خونینی در خانواده هستیم که در پایان به مرگ موزلی میانجامد. شاید این بهترین نقد قسمت آخر سریال پیکی بلایندرز باشد؛ پیشگویی پولی به تحقق پیوست و اینبار هم تامی برنده شد.
در ادامۀ نقد سریال پیکی بلایندرز باید بگوییم که شما در این سفر با تامی شلبی همراه هستید اما نمیدانید برنامۀ او چیست و حتی نمیدانید باید به او اعتماد کنید یا نه. تامی مخاطب را همیشه در لبۀ صندلی نگه میدارد و شما تلاش میکنید که حدس بزنید چه اتفاقی قرار است بیفتد؛ اما او همیشه یک گام جلوتر از شماست. این موضوع در سریال یک سواری هیجانانگیز برای مخاطب از آغاز تا پایان است؛ هیجانی که مشابه آن را در نقد سریال بهتره با ساول تماس بگیری توضیح دادیم.
اگر دوست دارید بدانید پیکی بلایندرز چند قسمت است، این سریال با شش فصل و 36 قسمت، سریالی استادانه و جذاب محسوب میشود. فصل آخر آن نیز در ماه می سال 2022 به پایان رسید و در نتفلیکس در دسترس عموم است. خبرهایی تازه به دست ما رسیده که گویا فصل 7 سریال نیز در حال ساخت است و احتمالاً تا پایان سال 2025 پخش میشود.
قطعاً هیچکدام از طرفداران پروپاقرص پیکی بلایندرز نمیتوانند حدود یکسال برای پخش فصل 7 سریال صبر کنند! این سریال یک عنصر اصلی در تلویزیون بریتانیا است؛ نقطۀ عبور از جایی که احتمالاً شاهد افزایش کیفیت برنامههای تلویزیونی باشیم. با توجه به پیشبینیناپذیر بودن داستان، باید تا سال 2025 منتظر بمانیم و ببینیم سریال پیکی بلایندرز فصل 7 قسمت 1 چگونه آغاز میشود و ما را دوباره شگفتزده میکند. اگر به Boardwalk Empire علاقه داشتید، Peaky Blinders را نیز دوست خواهید داشت؛ سریالی کوتاه اما شیرین.
کیلیان مورفی و پول اندرسون در نمایی از سریال پیکی بلایندرز
نقد و بررسی سریال Peaky Blinders؛ آنچه همه خوبان دارند، تو یکجا داری
خالق سریال، استیون نایت، به ساختن فیلمهای بلند علاقه دارد (از جمله: چیزهای زیبای کثیف، قولهای شرقی و سفر صد فوتی). او شاید میترسید داستان تمام شود، بنابراین سریال را با انواع دشواریهایش طولانی میکند. علاوهبر چندین باند متخاصم، باند رمی ارتش جمهوریخواه ایرلند و سازماندهندگان اتحادیه کمونیست را به ما معرفی میکند که همگی در سایه جنگ جهانی اول (که در سریال تازه به پایان رسیده است) فعالیت میکنند.
در بررسی سریال Peaky Blindersباید گفت پیکی بلایندرز را نویسندهای باسواد نوشته و در نگارش این اثر از منابع ادبی نیز بهره برده است. در برخی مواقع، این سریال نمایی عالی با تداعی چشمگیر بخشهای صنعتی جهنمی بیرمنگام دارد که یک حس علمی ـ تخیلی را به مخاطب میدهد. پیکی بلایندرز یک سریال هفتگی جذاب مملو از نفرینهای رمی، پیپ، فاحشههای محله چینیها و اعضای باندی است که مدلموی نیمهتراشیدهشدۀ پسرانه سال 1919 را به نمایش میگذارند.
در ادامۀ نقد سریال پیکی بلایندرز باید بگوییم که طراحان صحنه کار بزرگی انجام دادهاند و چینش صحنه احساسی واقعی را در مخاطب ایجاد کرده است. طراحی صحنه بهگونهای است که کاملاً احساس یک شهر صنعتی رنجکشیده را به مخاطب القا میکند و بسیار غمانگیز و افسردهکننده است. سریال پیکی بلایندرز طراحی لباس و گریم خوبی دارد و از نظر بصری بسیار زیباست.
سریال پیکی بلایندرز یک نکتۀ جالب دارد؛ در طول هر فصل از این سریال از مجموعهآهنگهای جذابی استفاده میشود که به ثبت لحظات شگفتانگیز در این سریال کمک میکنند. موسیقی مدرن در سریال انتخاب جالبی است که باز هم من را به مقایسه با Boardwalk Empire وادار میکند. بله؛ این دو سریال بسیار شبیه یکدیگر هستند؛ چراکه داستان هردو دربارۀ یک پادشاه جنایتکار باهوش و جاهطلب با روابط سیاسی است؛ البته نه آنگونه سیاسی که در نقد سریال سرگذشت ندیمه بررسی کردیم. هردو سریال در یک زمانِ تاریخی رخ میدهند؛ تاریخ خشن و گل آلود ما. پیشنهاد میکنیم هردو سریال را با هم تماشا کنید؛ چراکه هردو فوقالعاده هستند.
تنها گلایه به دستاندرکاران این سریال این است که هر فصل فقط شش قسمت دارد. اگر از این ایراد بگذریم باید نمرۀ سریال پیکی بلایندرز را 100 در نظر گرفت.
به نظر شما چرا سریالهای بریتانیایی نمیتوانند با تعداد قسمتهای استاندارد فصلهای آمریکایی که به آن عادت کردهایم مطابقت داشته باشند؟ سریالهای بریتانیایی همیشه بسیار کوتاهاند. جالب است بدانید که پیکی بلایندرز اولین سریال تلویزیونی انگلیسی است که واقعاً ژانر درام ـ جنایی را مانند آمریکا به تصویر میکشد. با خاطرات خوبی که ما از سریالهای بریتانیایی داریم، آیا وقت آن نرسیده است که بریتانیا بودجۀ بیشتری برای سریالهایش بگذارد؟
کیلیان مورفی در صحنهای از سریال پیکی بلایندرز
جادهای به سوی جهنم
در این مقاله از مجله هنری اهل سینما به نقد سریال پیکی بلایندرز پرداختیم. این سریال حکایت استیون نایت از سالهای پس از جنگ جهانی اول است. دومین پسر بزرگ شلبی، تامی، کنترل باند مخوف و قدرتمند را به دست میگیرد و بهزودی شاهد تحقق اهدافش میشود: «گسترش نفوذ خود در سراسر انگلستان و سازماندهی تجارت بینالمللی اسلحه و مواد مخدر». این راه، راه آسانی نیست؛ چراکه خانواده شلبی باید با درگیریهای درونخانوادهای و نیروهای بیرونی روبهرو شوند.
پیکی بلاندرز با وجود دریافت اندک نقدهای منفی توانست توجه عام و خاص را جلب به خود جلب کند؛ تا جایی که همه منتظر هستیم فیلمبرداری فصل 7 پیکی بلایندرز آغاز شود و هرچه سریعتر فصل جدید این سریال را ببینیم.
«هیولا» شانزدهمین فیلم هیروکازو کورئیدا کارگردان ژاپنی است که در جشنوارۀ فیلم کن نمایش داده شد و توانست جایزۀ بهترین فیلمنامه را از آن خود کند. کورئیدا با فیلم دزدان فروشگاه موفق به دریافت نخل طلای کن شده بود.
در این مقاله از مجله هنری اهل سینما به نقد انیمه جوجوتسو کایسن با ذکر نکات مثبت و منفیاش میپردازیم و لایههای مکتب پستمدرنیسم را در قسمتهای مختلف این انیمه بررسی میکنیم.
سریال بریکینگ بد (Breaking Bad) یکی از محبوبترین و موفقترین سریالهای تلویزیونی تاریخ محسوب میشود که توانسته است مخاطبان بسیاری را به خود جذب کند. در این مطلب به معرفی کامل سریال بریکینگ بد میپردازیم.
فیلم مثلث غم داستان زوج مدلی را روایت میکند که به سفر دریایی لوکسی میروند اما وقتی اتفاقات غیرمنتظرهای رخ میدهد، سفرشان به کابوسی از بقا تبدیل میشود و روابط اجتماعی و طبقاتی آنها به چالش کشیده میشود.
همه چشم به راه فصل بعدی هستیم…
بله مریلا جان، درسته